کنار تپهها در مرز بین سنگ و آب طاق محرابی شکلی خود نمایی میکند. خانههای سربیشه دارای همین طاقها بودهاند و این سقف در بالاترین نقطه تپه تنها نشانهای از وجود منازل مسکونی زیر آب است. موتور قایق شاخ و برگهای بیرون زده از آب را دور میزند. اینجا درختان میوه کنار آرد نان یک خانواده را تأمین میکرد ولی از همه آن درختان همین چند شاخه روی آب مانده است. هاشم روی قایقی که بر فراز روستای سربیشه در حال حرکت است نشسته و اشاره میکند به نقطهای از تپه و میگوید اینجا نشانه گذاشتهام تا در آینده به پسرم بگویم اصل و ریشهمان مال اینجاست. اگر الان در خانهای اجارهای زندگی میکنیم روزگاری تنها زمین کشاورزی مان به همه زندگی کنونیمان میارزد. محمد رضا محمدی هم بهدنباله حرف او میآید و میگوید: در روستای گلزاری همیشه از راه ماهیگیری در رودخانه زندگیام را تأمین میکردم. وقتی آب سد رودخانه را گرفت کنار سد نشستم برای ماهیگیری ولی مسئولان سد گتوند 80 هزار تومان جریمهام کردند و قایقم را در آب انداختند و گفتند این یک پروژه ملی است و حق نداری برای نان خانواده ات از ماهیهای آن استفاده کنی. اینها همان روستاییانی هستند که برای راهاندازی سد گتوند در استان خوزستان، خانه و کاشانه و مزارعشان زیر دریاچه سد مدفون شد و این روزها در تلاشند تا به حداقل حقوق دفن شده خود دستیابند شاید برای گذران ادامه زندگیشان کمکی باشد.
کشاورزانی که به جمع بیکاران اضافه شدند
محمدرضا هم مثل بیشتر اهالی لالی و آبماهیک بعد از تخلیه روستا به شهرک ظلم آباد آمده و با ماهی 100هزار تومان و پیشپرداخت یک میلیون تومان اجارهنشین شدهاند بدون اینکه زمینی باشد برای کار کردن آنها و یا چراگاهی برای حضور دام. یدالله از معتمدان روستایش بوده که 6 هکتار زمینش را در سال87، 6میلیونو500هزار تومان قیمت گذاشتند اما او نفروخت و اکنون میگوید: وقتی اعتراض کردیم گفتند 30میلیون تومان میدهیم ولی وقتی حساب کردم دیدم اینجا در ظلم آباد با همین 30میلیون تومان فقط میتوانم نصف زمین خانهای که در آن مستأجر هستم را بخرم. در آن صورت دیگر نه زمین کشاورزی دارم و نه هیچی. با این حال گفتم میگیرم اما الان یک سال است از مسئولان سد گتوند خبری نشده تا همان پول را هم به ما بدهند. او میگوید: سد گتوند را افتتاح کردند بدون اینکه به ما پولی بدهند تا بتوانیم خانهمان را در جای دیگری بسازیم.
صد تا گوسفند را بار ماشین کردم اما گفتند در شهرک نمیتوانید گوسفند نگهدارید پس همه را فروختم، شاید بهتر باشد بگویم حراج کردم. من که شبها منتظر بودم زودتر صبح شود و به سر زمینم بروم الان چشمم به آسمان است تا زودتر سیاه شود و چشمم به چشم خانوادهام نیفتد و نبینم که پسرانم هم مثل من در گوشه حیاط خانه نشستهاند. یداالله و بقیه روستاییان تنها نمونهای از خانوادههایی هستند که وقتی دام و زمین را از آنها گرفتند چون دیگر کاری بلد نبودند، بیکار شدند. با این حال یکی از پسران یدالله برای کارگری به چهارمحال رفته است و آنقدر در میدانهای شهر میایستد تا کسی کارگری روزمزد بخواهد. علی یوسفی، نماینده روستانشینان سد گتوند است که سعی میکند تا پیگیر حق و حقوق از دست رفته روستاییان باشد. او به خبرنگار ما میگوید: در 34جلسه استانی و شهرستانی شرکت کردهام، روزهای اول میگفتند از روستا بیایید بیرون ما حق شما را میدهیم ولی مردمی که از روستاهای دیگر رفته بودند و زمینهای کشاورزیشان را متری 600تومان به شرکت آب و نیرو داده بودند به من گفتند که ما بیچاره شدهایم با پولی که گرفتیم حتی داخل روستاها هم نتوانستهایم زمین بخریم چه برسد به شهر و روستاهای بهتر.
وقتی چنین اوضاعی برای یک عده روستایی بهوجود آمد ما هم از روستا بیرون نیامدیم تا اینکه تابستان سال گذشته، مسئولان شرکت آب و نیرو آمدند و آب و برق را به روی مردم روستای گلزاری قطع کردند تا فشاری که روی آنها میآید باعث شود مردم روستا را تخلیه کنند. او ادامه میدهد: مردم همین شرایط را تحمل کردند اما گرمای تابستان نزدیک بود مردم را هلاک کند پس مجبور به ترک روستا شدند بدون اینکه حق و حقوقی دریافت کنند. یوسفی توضیح میدهد که کارشناسان قیمتگذاری برای خرید زمین و املاک روستاییان، زمین کشاورزی را متری 600تومان قیمت گذاشته بودند و اگر زمینی از نظر مرغوبیت و نزدیک بودن به رودخانه و محصول، بهتر بود آن را تا متری 20هزار تومان هم قیمت میگذاشتند اما در شهرستان لالی و گتوند که نزدیکترین مکان بود، زمین ده برابر این مبلغ بود به همین دلیل دوباره اعتراض کردیم و این بار یک نماینده از شرکت آب و نیرو بهعنوان سازنده سد گتوند، یک نماینده از دادگستری شهرستان لالی و یک نماینده از مردم روستا برای قیمتگذاری مشخص کردند ولی بدون حضور نماینده مردم روستا دوباره قیمت گذاشتند و این بار متری 4هزار تومان. اکنون نتیجه تمام 34جلسهای که مسئولان مختلف شهرستان لالی و آبماهیک(بهعنوان شهرستانی که بیشترین روستاهای آن در آب سد غرق شده) برگزار کردند چیزی جز وعدههای تکراری نبوده است. در یکی از این نامهها که محمد رضا آملازاده، مدیرکل مدیریت بحران به مدیرعامل سد گتوند علیا نوشته آمده است که جلسات متعددی با عوامل و معاونان آن مدیر برگزار شده اما متأسفانه تاکنون برای حل مشکل اهالی پشت سد گتوند در منطقه لالی و اتخاذ تصمیمات نهایی نسبت به معرفی نماینده تام الاختیار اقدامی انجام نشده است بنابراین دستور فرمایید در راستای تسریع امر مذکور و اعلام آمادگی آن مدیریت اقدامات لازم انجام شود. این نامه در اواخر سال91 نوشته شد ولی تاکنون نتیجه ملموسی نداشته است.
روستاییان بیشتر از حقشان طلب میکنند!
در این باره، فرماندار لالی معتقد است که روستاییان بیشتر از آنچه حقشان بوده را طلب میکنند. آنها میتوانستند همان مبلغ را از شرکت آب و نیرو بگیرند و بروند لااقل این همه وقت و انرژی خود را تلف نمیکردند و قیمت زمینها هم آنقدر بالا نمیرفت که دیگر با همان متری 600تومان هم نشود زمینی خرید. خسرو کیانی میگوید: با این حال اکنون که به وضعیت بدی دچار شدهاند باز هم ما پیگیر کارهایشان هستیم. هوشنگ محمدپور فرماندار گتوند هم میگوید: سد گتوند علیا اگر چه موجب آوارگی مردم این روستاها شده ولی برای مردم شهرستان گتوند هم برخی مشکلات را بهوجود آورده است. بهعنوان مثال اطراف رودخانه کارون گودبرداریهای عمیق شده تا از خاک آن برای ساختن بدنه سد استفاده شود بنابراین تا 100متر از عرض رودخانه از بین رفته است.
روستاییان به زور شهری نمیشوند!
طهماسب جعفری هم از نمایندگانی است که دادگستری لالی او را مأمور قیمتگذاری زمینها کرده است و میگوید: خودمان را جای روستاییان بگذاریم آیا حاضریم همه زندگی آنها را بخریم وبه جایش یک آپارتمان به آنها بدهیم؟ کشاورزان و دامداران تنها با زندگی در روستاست که زندهاند، نمیتوان به زور آنها را شهری کرد. من تمام تلاشم را کردم که نرخ زمین را از متری 600 به متری 4هزار تومان برسانم هرچند این مبلغ اکنون با شرایط پیش آمده برای قیمتها بسیار کم است اما با این حال مسئولان شرکت آب و نیرو همین مبلغ را هم نمیخواهند بپردازند چون بقیه روستانشینان را با خرید زمین به متری 600تومان راضی کرده بودند.